- نزدیک بین
- کسی که به واسطۀ ضعف چشم دور را به خوبی نبیند، میوپ
معنی نزدیک بین - جستجوی لغت در جدول جو
- نزدیک بین
- کسی که بسبب ضعف باصره دوررانبیند توضیح شخصی که قادربدیدن اشیا دورنباشد وفقط اشیا بسیارنزدیک رامیتواندرویت کند. این چنین کس بابکاربردن عینکی که دارای عدسی های مقعرالطرفین باشدمیتوانداشیا دورراهم ببیند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت نزدیک بین. توضیح عارضه ایست درچشم که درنتیجه آن اشیا دورقابل رویت نیستند. دراین عارضه قطرجلیدیه چشم (عدسی) بیشتراز حد معمول است. بعلاوه برای دیدن اشیا دور عدسی نمیتواندعمل تطابق رابخوبی انجام دهد. بدین جهت دراین عارضه فقط اشیا بسیارنزدیک قابل رویت میشوند
Nearsightedness
krótkowzroczność
близорукость
короткозорість
bijziendheid
Kurzsichtigkeit
नज़दीक दृष्टि
নিকটদৃষ্টি
rabun dekat
yakın görüşlülük
kuona karibu
קוצר ראייה
สายตาสั้น
قصورٌ في الرّؤية
نزدیک بینی
قریب شدن بجوارکسی یاچیزی رفتن اقتراب: ازآنکه بدانستن نیکی وبدی به نیک نزدیک توان شد، یانزدیک کسی شدن، نزدیک او رفتن، نزداورفتن
Near, Approach
Nearest
aproximar-se
o mais próximo
zbliżać się
najbliższy
подходить , приближаться
ближайший
наближатися